نصرتالله تاجیك ظرفیت سازش و گرایش به حل مشكلات بینالمللی از طریق سیاسی و مذاكره با رفتن ترامپ و آمدن تیم بایدن در روابط بینالمللی افزایش پیدا كرده ولی رژیم صهیونیستی این ظرفیت را به ضرر خود میداند و دست به اقداماتی میزند كه نهایت هم به ضرر خودش تمام میشود. مساله درگیری فلسطینی - اسراییلی حاصل برآیند چند مولفه است كه یكی هویت و عمق تاریخی و موقعیت ژئوپلیتیكی و بین ادیانی آن سرزمین است ولی بخش مهمتر آن مساله مسجدالاقصی به عنوان قبله اول مسلمین و قدس است كه دنیای اسلام برای اینكه این شهر به عنوان یك مكان بینالمللی برای ادیان الهی قابل دسترسی برای همه مردم دنیا باشد و نه ارضاكننده نیاز صهیونیستها، لحظه شماری میكند. اتفاقات اخیر در قدس و درگیریها میان جوانان فلسطینی و نظامیان رژیم صهیونیستی كه به زخمی شدن بیش از 300 جوان مسلمان انجامیده، از جایی آغاز شد كه این رژیم درصدد بیرون راندن فلسطینیها و مسلمانان از منطقه شیخ جراح در بخش شمالی شهر قدس و نزدیك دیوار ندبه كه مورد علاقه صهیونیستها است برآمد كه اقدامی نژادپرستانه است. قدس شهری است كه از منظر تاریخی چند مذهبی به حساب میآید و علاوه بر اینكه پیروان ادیان الهی آن را مقدس میدانند، مسلمانان نیز با توجه به اینكه این شهر قبله اول مسلمانان بوده حساسیت ویژهای روی آن دارند. از همین رو است كه بعد از اتفاقات سال 1967 هم سازمان ملل تولیت مسجدالاقصی را در اختیار اردن نهاد و مسلمانان هر گونه تغییرات دموگرافیك و جمعیتی را مخصوصا در قدس شرقی از سوی رژیم صهیونیستی تهدیدی جدی برای هدف قرار دادن هویت فلسطینی و تغییر مفاهیم تاریخی كه ایجاد حق برای مسلمانان و فلسطینیها نموده تلقی میكنند؛ لذا در حال حاضر براساس اسناد مورد پذیرش سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی تخصصی آن مانند یونسكو، تولیت مسجد الاقصی بر عهده اردن است. باید به یاد داشت در جریان «معامله قرن» كه بیشتر به «شوخی قرن» شبیه است جرالد كوشنر، داماد و مشاور ارشد رییسجمهور پیشین امریكا كوشید با استفاده از همین ابزار یعنی تولیت مسجدالاقصی اردن را تحریك به نقشآفرینی كند. یكی از دلایل عدم همراهی اردنیها نیز همین بود كه آنها مایل به از دست دادن تولیت مسجدالاقصی حتی به نفع سعودیها نبودند چه رسد به صهیونیستها. زیرا آنها نیز در این مقوله خود را همانند سعودیها خادم حرم شریف قدس میدانند و این موضوع در كنار دلایل دیگری نظیر افزایش میزان مهاجرت فلسطینیها به اردن در اثر واقعیت گرفتن این شوخی باعث شد كه عمان با معامله قرن همكاری نكند. برخی ناظران معتقدند تلاشی كه اخیرا برای كودتا در اردن اتفاق افتاد میتواند ریشه در همین عدم همراهی با خواسته امریكای ترامپ داشته باشد. در عرصه بینالمللی قطعنامهها و مصوبات مشخصی از سوی سازمان ملل متحد پیرامون موضوع قدس وجود دارد كه باید محترم شناخته شود اما در سالهای اخیر رفتار دونالد ترامپ مبنی بر انتقال سفارت ایالات متحده در اسراییل به این شهر، باعث شد این مصوبات نقض شوند كه این خود محلی برای كار حقوقی علیه دولت امریكا و رژیم صهیونیستی است. نگاه یكجانبهگرایانه دولت او باعث شد اسراییل بیش از پیش احساس آزادی عمل در موضوع تجاوز به حقوق فلسطینیها داشته باشد و ریشه بسیاری از مشكلات امروز را باید علاوه بر زیادهخواهی این رژیم و شخص نتانیاهو در سیاستهای دولت پیشین ایالات متحده جست. با روی كار آمدن دولت بایدن در امریكا كه علاقهمند است مسائل و مشكلات از طریق راهكارهای چند جانبه حلوفصل شود و به نظر میرسد رویكرد دولت او بسیار معقولتر از رویكرد یكجانبهگرایانه دولت پیشین باشد، شرایط كمی تغییر كرده است. سران رژیم صهیونیستی كه تغییر شرایط را درك كردهاند میخواهند گامهایی فوری و مهم در راستای دستیابی به اهدافشان در معامله قرن در زمینه تغییرات جمعیتی این شهر بردارند و این تلاش نامشروع با حساسیت ویژه جوانان فلسطینی و مردم منطقه روبرو شده است. این جوانان كه هویت دینی و سرزمینیشان وابسته به قدس و مسجدالاقصی است، در مقابل اقدامات اسراییل ایستادهاند و به باور من این ایستادگی میتواند موثر باشد. اسراییل امروزه از یكسو با مشكلات داخلی بیشماری مواجه است و بحرانهایی جدی را در موضوع تشكیل دولت تجربه میكند و از سوی دیگر در عرصه بینالمللی با دولت بایدن روبرو است كه نمیخواهد اسراییل آن آزادی عمل سابق را داشته باشد. این وضعیت باعث شده كه دست تلآویو برای هرگونه قانونشكنی باز نباشد و اكنون كه با مقاومت جوانان فلسطینی، اقدامات نامشروع و وحشیانه اسراییل در قدس انعكاسی جهانی پیدا كرد، میتوان امید داشت كه اینبار اسراییل مجبور به عقبنشینی شود. در این موضوع هم اتحادیه اروپا، هم سازمان ملل متحد، هم كشورهای منطقه و هم امریكا واكنش نشان دادند كه ثابت میكرد تلآویو اینبار مانند گذشته موفق نمیشود كه حقوق فلسطینیها و مسلمانان را حتی با اقدامات شكلی نظیر تشكیل دادگاه پایمال كند. مجموعه عوامل نشان میدهد كه برخلاف دوره ترامپ كه دو قطبیها و به ویژه دو قطبیهای كاذب در دنیا شكل میگرفت و واشنگتن نیز بر آتش اختلافات میدمید، اكنون شرایط به گونهای است كه اگر همه كشورهای منطقه و جهان درصدد احیای ثبات و آرامش بینالمللی برآیند و حل نسبی اختلافات از طریق ایستادگی در برابر قانونشكنان گفتوگو در دستور كار قرار گیرد، در سایه كرونا كه یك تهدید جهانی است و همه نیاز به همكاری دارند وضعیت جهان تا حدودی تغییر خواهد كرد و دنیای مطبوعتر و مطلوبتری خواهیم داشت. انشاءالله!
نظرات